وقتی فرزندم عاشق می شود ...
وقتی فرزندم عاشق می شود ...
وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً
و گناهى بر شما نیست که به طور کنایه ، (از زنانى که همسرانشان
مرده اند) خواستگارى کنید ، و یا در دل تصمیم بر این کار بگیرید . خداوند میدانست
شما به یاد آنها خواهید افتاد . ولى
پنهانى با آنها قرار زناشویى نگذارید ، مگر اینکه به طرز پسندیدهاى اظهار کنید
. (البقرة : 235 )
ازدواج سنتی یا غیر سنتی؟
ازدواج سنتی : مادر آدرس دختری از کسی می گرفت ، سپس همراه خواهران و یا زنانی به دیدن دختر می رفتند ، پس از گزینش اولیه ، به پسر خصوصیات دختر را گزارش می دادند . و در دفعه دوم همراه او به دیدن دختر می رفتند تا از نزدیک دختر را ببیند !
ازدواج غیر سنتی : پسر یا دختر ، یکدیگر را در بیرون از خانه می ببنند و همدیگر را می پسندند ، حتی گفتگوهای اولیه را با هم می کنند ، آن گاه پسر از والدین خود می خواهد که به خواستگاری آن دختر بروند !
سال های گذشته در جامعه اسلامی ما ازدواج فرزندان به صورت سنتی انجام می شد. این نوع ازدواج دارای محسنات ومعایبی بود . محسنات آن حفظ حجب ، حیای و ارزش و شخصیت دختر و بهره گیری از تجربیات بزرگتر ها ، ولی گاهی اوقات نظر دختر و پسر کاملاً ندیده می شد ، و بزرگتر هابرای دختر و پسر تصمیم می گرفتند ، و ازدواج اجباری صدمات جدی در برداشت . این خلاف عقل و شرع بوده است .
در جامعه باز ماشینی امروز ازدواج سنتی کمتر شده است،زیرا دختر و پسر به خاطر ،ارتباط شغلی و یا تحصیلی که دارند ؛ در ارتباط ها با یکدیگر آشنا می شوند و بدون حضور والدین باهم گفتگو می کنند و بیشتر مواقع ارتباط عاطفی نیز برقرار می کنند ،به اصطلاح« عاشق» یکدیگر می شوند ، سپس تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند.
زمانی که تقاضای خواستگاری (عموماً از ناحیه پسر انجام می شود ) در بین خانواده مطرح می شود ، افرادخانواده در وهله اول با این تقاضا بر خورد شدید می نمایند و محکوم کرده و رد می کنند . والدین با مقاومت فرزند روبرو می شوند ، والدین هم بدون بررسی دختر و یا پسر را رد می کنند و بیان می دارند که دختری که به این گونه آشنا شدی برای همسری مناسب نیست ! سپس با بیان مواردی که به این گونه ازدواج کردند وزندگی آنها به طلاق منتهی شده است ، مخالفت خود را اعلام می دارند .
در این درگیری خانوادگی ، والدین اصرار دارند که به صورت سنتی به خواستگاری دختری که آنها پسندیده اند بروند . پسر هم به شدت با این گونه ازدواج سنتی مخالفت می کند .گاهی اوقات فرزند با پافشاری فراوان والدین را وادار می کند که به خواستگاری دختر مورد نظرش بروند . گاهی اوقات والدین با سر سختی مخالفت می کنند و بر خلاف میل فرزند اورا به ازدواج اجباری وادار می کنند .
آیا این برخورد ها مناسب است ؟ صدمات از این برخوردها برای فرزندان چیست ؟ آیا راهکاری که به مصلحت واقعی فرزند باشد وجود ندارد ؟
عدم توجه به خواسته فرزندان ، موجب پنهان شدن ارتباطات می شود و هر دو ناخواسته به گناه کشیده می شوند . مخالفت ما هیچ چیز را درست نمی کند بلکه گره را کور تر می کند . ارتباط و اعتماد فرزندمان به ما از بین می رود که آسیب هایی را در پیش خواهد داشت .
به طور مجمل این برخوردها مناسب نیست
و صدمات زیادی بر فرزند ما خواهد داشت . آنچه مسلم است پدر و مادر خوشبختی فرزند را
می خواهند . آنها فکر می کنند انتخاب همسر به این شکل عاقبت خوبی ندارد و مصرند که
فرزند را از اقدام به آن برحذر کنند .
قبل ازآن که راهکار درست رابیان بداریم مناسب است که مقداری به تجزیه وتحلیل به پردازیم ، تا با بصیرت وآگاهی بهتر تصمیم مناسب بگیریم.
در زمانی که دختر و پسر در کنار یکدیگر به تحصیل می پردازند خواه ناخواه با یکدیگر مراوده دارند ، لذا با هم آشنا شده و برای ازدواج هم دیگر را انتخاب می کنند . نفس این عمل همیشه بد نیست ، بلکه واقعاً آنها می خواهند ازدواج کنند و همان طور گفته شد ارتباط عاطفی نیز پیدا کرده اند . عدم توجه به خواسته آنها ، موجب پنهان شدن ارتباطات می شود و هر دو ناخواسته به گناه کشیده می شوند . مخالفت ما هیچ چیز را درست نمی کند بلکه گره را کور تر می کند . ارتباط واعتماد فرزندمان به ما از بین می رود که آسیب هایی رادر پیش خواهد داشت .
از آن طرف متأسفانه در سریال های تلویزیون ما الگوهای نادرستی از ارتباط نامحرم با یکدیگر به جامعه اراه می شود ، واین باعث می شود که برای جوانان ما که تلویزیون حکم دانشگاه را دارد ، رفتار شان (ارتباط با جنس مخالف) درست و هنجار بدانند . ومخالفت ما را ارتجاع و عدم درک جوانان امروز تلقی کنند .
چه باید کرد ؟
** از تقاضای جوان خود استقبال کنیم .
** پس از تماس تلفنی باخانواده دختر ، به خواستگاری او می رویم .
** چشم و گوش جوان خود شده و حقایق را بدون پیش قضاوت ببینیم .
** به عنوان مشاور تحقیق خود را به جوان خود بگوییم .
** اگر مشکل جدی در اخلاق و شخصیت دخترمشاهده کردید ، با مهربانی و حفظ احترام جوان مان ، آن را به او گوشزد می نماییم .
** فرصت فکر و انتخاب به جوان خود بدهیم تا با آگاهی انتخاب کنند . در آموزه های دینی ما روی انتخاب فرزند بیشتر توجه شده تا انتخاب والدین ، به حدیث زیر دقت کنید :
عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ قُلْتُ إِنِّی أَرَدْتُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَیَّ أَرَادَا غَیْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّذِی هَوِیتَ وَ دَعِ الَّتِی هَوَى أَبَوَاک
ابن ابی یعفور از امام صادق (ع)پرسید: من تصمیم گرفته ام با زنى معین ازدواج کنم ، و پدرم به دیگرى نظر دارد ، حضرت فرمود : آنکه خود دوست دارى ازدواج کن، و آنکه را که پدر می خواهد واگذار . (الکافی ج 5 ص 401 )
** پس از انتخاب سعی کنید کسب اعتماد جوانان را جلب نمایید .
** پس از جلب اعتماد ، آنان را راهنمایی کنید که مهارت زندگی کسب نمایند .
در خاتمه متذکر می شویم اگر فرزندتان با کسی که نمره اش متوسط باشد ، ازدواج کند زندگیش موفق تر خواهد بود از آن کسی که نمره اش بیست است ولی مورد پسند جوان شمانیست !!!
لطفاً به این حقیقت خوب فکر نمایید.
عباس خراسانی
بخش خانواده ایرانی تبیان
ممنون از این مطلب
واقعا اگر والدین و فرزندان منطقی و بدون افراط و تفریط با قضیه برخورد کنن بهترن تقدیر پیش میاد